نامه ایی از جنس شب یلدا به فرزندم،،
فرزند دلبندم سلام…
نمیدانم چگونه باید آغار کنم، نمیدانم این آغاز کجاست که این چنین گنگم میکند…
هوای سردیست وقتی دل ناآرامم بهانه ی بودنت را میگیرد، هراسی نیست اگر امروز سایه ها با من قدم میزنند تو که بیایی روشنایی از پس پرده ی شب برایم چشمک خواهد زد…
ای کاش شیشه ی دوست داشتنم از دیوار دلم زمین بخورد و بشکند و همه ی شهدش بریزد تا باد عطر شیرینش را برای همه ی عالم به یادگار ببرد…
میدانم روزی صدایت عاشقانه ترین نغمه در میان صدای خشم، مهربانی، دلتنگی، خستگی و در میان هزاران همهمه ی دنیاست…
قلمم قد نمیدهد تا به تو اثبات کنم که به شوق بودنت شب ها و تمام ثانیه ها یکی یکی میگذرند، و چگونه خودم را به روز بودنت میسرانم…
همه ی وجود من، جانم!!! کوچه های پاییزه زده ی دلم بی تو دلتنگی میکنند…
ای کاش زودتر بیایی تا قاب عکس روی دیوارم تهی از تو نباشد…
دلبندم امروز کودکی در گوشه ایی سرد و نمور چشم به آمدن نویدی میبندد، امروز آدم ها خودشان را گم میکنند، امروز هیچ اثری از امام زمانمان نیست، امروز دل ها میشکند، امروز ما مردی را میبینم که تنهاییش، غم هایش، درد هایش و مظلمویتش را فقط خودش میفهمد( منظورم آقایم سید علی ست)، اما خیال کسی آزرده نمیشود…امروز ما خودمان را، افکارمان را،اعقایدمان را و آرمان هایمان را در صندوقچه ی فراموشی گذاشته ایم...
عشق هایمان هم رنگ باخته، مهربانی را به دست باد سپرده اییم ، و صداقت بی مفهوم ترین کلمه ایست که شعرهایمان را به بازی میگیرد…
نفس من، نمیخواهم شاپرک ها چشم انتظار یه لحظه مهربانیت بمانند، میخواهم آنقدر مهربان باشی که نسیم در وقت دیدنت مدهوش شود…
نگذار زمان از دستت برود، خودت را به آرمان هایت برسان…
من میخواهم خودت را از سردی ها و پوچ بودن ها بیرون بکشی و در آسمان پرهیاهو برا رسیدن به خدا پرواز کنی…
وجود من، آرزوی من این است زیر سقف دنیا بی پروا دستانت را بگیریم و سنگ فرش ها قدم زدنمان را با چشمانشان دنبال کنند…
میخواهم روزی برسد که نگاه نافذم اعماق وجودت را بشکافد تا عشقم بند بند وجودت را تخسیر خود کند…
من آرزو دارم روزی برسد که نسیم خنکی از جانب تو روحم را زنده میکند…
همه ی وجود من، امشب همه چیز به راه است باورت میشود؟؟؟!!!… امشب تنها مردی که تا صبح در تنهایی خود اشک میریزد، همانی است که ما ادعا میکنم برای آمدنش …
من امشب برایت دعا میکنم روزی شانه به شانه ی مردی باشی، که از من برایت مهربان تراست، من آرزویم برای تو بودن در کنار مولاییست که راز تمام معصومیت، و تمام سخاوت های عاشقانه ی دنیاست، من امشب بودنت را درکنار امام زمان دعا میکنم…
دلبندم شب یلدایت مبارک